2777
2789
عنوان

بدون قضاوت راهنماییم میکنی⁉️

| مشاهده متن کامل بحث + 1308 بازدید | 92 پست

سر تا پامشکی پوشیدم و بچه ها عملا چند تا امضا مونده بود تا جدایی 

رفتم سر قرار و یکم حرف زدیم و برام ی دسته گل خیلی گنده خریده بود 

منی که با این همه تحصیلات و جوونی و شاغل بودن تو زندگی ای بودم که یه شاخه گل برام به خدا حسرت بود الان یه دسته گل بزرگ جلوم بود برام ی عالمه لباس آورده بود و محصول خاص شهر خودشون یه انگشتر نقره (تااینحا اصلا بحث دوستی ای نبود بین ما اصلا)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تا زد و من از همسرم کامل جدا شدم ....

من داغون بودم حس میکردم عضوی از وجودم داره از بدنم جدا میشه 

دلم به حال خودم خیلی می‌سوخت به حال عشقی که نابود شد 

یادمه جلوی در خونه ای وایستادن بودم و پرچم امام حسین بود و نوشته بود این خانه عزادار حسین است 

همونجا از ته دلم همسر سابقم رو نفرین کردم 

کم کم رابطه بین ما صمیمی تر شد 

از طرف من احتیاج شدید بود 

نیاز عایی که سه سال سرکوب شده بودن 

نیاز به ناز بودن لوس بودن ناز کشیده شدن حمایت مردانگی 

هیچ کدوم این هارو تو ازدواجم نداشتم هیچ وقت 

من حتی بچه هام سقط شدن همسرم باهام نیومد دکتر 

من از نقش مردانه تو رابطه خسته شده بودم این که هرگز هیچ حمایتی از سمتش نداشتم هرگز نیاز ها و احساساتم جدی گرفته نمیشد ....

مدت ها بود از فشار عصبی زندگی ای که داشتم شب ها نمیتونستم بخوابم 

یادمه اون اولا که به این آقا گفتم که من مدت هاست تا ۶ـ۷ صبح خواب ندارم 

بخدا بعد از پنج دقیقه دیدم عکس قرص خواب قوی فرستاده 

به نیازم توجه و پاسخ داده شده بود ! و چقدر این حس غریب بود .... من تو ازدواج با همسرم اصلا وجود نداشتم ! 

خب ادامه

خب داره مینویسه دیگه 😕

یه کم دندون رو جیگر بذارین

از بعضی کاربرا يه اسكرين شاتايی تو گوشیمه كه فقط دوس دارم باهاتون به مشكل بخورم!  😂🤌🏻                                    

حلقه خرید از دستمون عکس گرفت و برای دوست دختر سابقش فرستاد 

آدمی بود که واقعا همه جا رفته بود و همه کار کرده بود و اصلا کرد چشم و گوش بسته ای نبود اما تو رابطه با خودم هرگز ارزش هیچ خیانتی ندیدم 

همیشه گل میخرید همیشه گوش میکرد که چی دوست دارم درجا برام فراهم میکرد 

حتی اگه بی منظور میگفتم وای فلان میوه میدیدم فرداش یه عالمه خریده 

تولدم شد و دسته گل چند تا چند تا دو سه مدل کیک دو سه مدل غذا سفارش داد برام خودش آورد بادکنک وهمه چی روخودش برام گرفت از هیچی برام کم نذاشت همه کاری کرد که حالم خوب بشه که فقط من و خدای خودم می‌دونیم که من به چه روزی افتاده بودم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792