اخه چرا خدایا فقط ازت کمک میخوام توی درس خوندن کمک کن شاغل شم از این خونه فرار کنم
چرته
دختر عمه م باباش ازش متنفر بود یعنی روزی نبود ک دختره رو نچزونه ولی درس خوند الان کارمند تامین اجتماعی شده بیا و ببین چ آبی رفته زیر پوستش با دوستاوهمکاراش تفریح میره وعروسیا دعوت میشه میره تنهایی
پارسال عید ارمنستان رفت
پدرش کاری ب کارش نداره😅😅😅
توهم طاقت بیار و تلاش کن
ان شاءالله که تو هم موفق میشی
سعی کن نمراتت بالا باشه دختر عمه م لیسانسشو با معدل ۱۹ گرفت خر خونی میکرد سراسری روزانه بود
بابای من بخاطر پسر نبودنم اذیتم نمیکنه بخاطر عقاید مذهبی مزخرفش اذیتم میکنه کلا اخلاقش یه جوریه خواهراشو خیلی اذیت کرد جوری که یکی از خواهراشو یه چشمشو کور کرد چاقو کرد تو دستش خواهرش هم از دستش فرارکرد الان دیگه ببین مارو چیکار میکنه من قبلا بچه بودم خیلی دوسش داشتم اما ۱۱ سالگی بخاطر یه تخم مرغ که صبحونه زود خورده بودم میگفتن باید میذاشتی واسه بعد از ظهر باهاش ناهار درست کنیم گرفت با شلنگ زدم پاهام یکم کبودی برداشت دیگه ا اون موقع ازش متنفر شدم یکی دوبار زنهای همسایه ریختن تو خونمون بهش حرف زدن البته الان از حق نگذریم خیلی بهتر شده بعضی وقت ها میخواد بهم محبت کنه اما من بهش میگم ازت متنفرم و از بچگی ازت متنفر بودم ساکت میشه من هیچوقت کتک هاشو یادم نمیره حرفاشو یادم نمیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
