2777
2789
عنوان

نگاه های عجیب یه مرد

| مشاهده متن کامل بحث + 5742 بازدید | 70 پست

کاری که همیشه میکردی رو بکن انگار چیزی نشده و ندیدی...همین طور که هستی باش اگه بحث دوست داشتن باشه اون شمارو همونطور دوست داره ولازم نیس کاری کنی یا شایدم چش هیزه و کنجکاو

خدایا مواظب نی نیم باش💖 برای سلامتی پسرم یه صلواتبفرستین که سالم و صحیح بیاد  بغلم ممنون😗

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عادی برخورد کن...

یه مسئول آموزش دانشگاه داشتیم هر وقت تنها میدید منو زل میزد اون اوایل که دانشگاه بودم نامزد بودم قیافه ام به مجردا میخورد ۲سال این کارش بود حالا چه منظوری داشت نمیدونم..کلا در میرفتم از دستش آموزش نمیرفتم سوال کنم...حتی سر امتحان زبان  ترم های اول برگشت گفت بشین خودم کمکت کنم (برگه رو دید که تست نزدم نخونده بودم زیاد))گفتم نه مرسی برگمو دادم رفتم...چون بی محلی کردم مدام بهش و میخواستم متوجه شه که نامزد دارم دست بر داره...آخرین ترم یه حالی ازم گرفت(سِمتش بالا رفته بود؛فهمیده بودم متاهلم.حلقه و اینا و قیافه شوهرمم میبردم گاهی)خلاصه ترم آخر یه مشکل برام انداخت که تا چندماه دوندگی داشتم،میخواست برم بهش رو بزنم ولی نزدم.گفتم به درک تو دلم...ولی متوجه شدم عُقده شو خالی کرده

دست و پا گیر ترین منتظرَت من هستم...بخورَد توی سرم ناله ی یا بنَ الحسنم..اللهم عجل الولیک الفرج
عادی برخورد کن... یه مسئول آموزش دانشگاه داشتیم هر وقت تنها میدید منو زل میزد اون اوایل که دانشگاه ...

حتما همین کارو میکنم ممنون


این جا کسی است پنهان همچون خیال در دل...

ببین کلا اساتید آقا اگه باشخصیت باشن حتی اگه از کسی خوششون بیاد ابدا اینجوری بروز نمیدن 

نامزد من قبلا استادم بود

کاملا این فرآیند علاقه مندی استاد تا جلو اومدنش همه رو تجربه کردم

لطفا پیام خصوصی نفرستید. متشکرم

یاد خودم افتادم😁یادمه دوران دانشجوییم استاد ریاضیمون که از قضا از نخبه های دانشگاه شهید بهشتی بودن،همیشه تو کلاس وقتی رو صندلیش مینشست که تمرین حل کنیم به من خیره میشد اینقدر تابلو بود که همه ی بچه ها میگفتن عاشقت شده😂😂😂منم خیلی ازش بدم میومد چون به نظرم مغرور بود و من همیشه ته کلاس میشستم که تا جایی که میشه ازش دور باشم.تا آخرین روز کلاس بهم خیره بود حتی اسمم و حفظ بود ولی... امان از خامی و جوونی.

شاید اگه من اون روزها به جای اینکه آخر کلاس بشینم میرفتم جلو میشستم شاید سرنوشتم جور دیگه ای میشد.😁فکر میکنم تا الان باید دکتری گرفته باشن.اون موقع ها فوق لیسانس هوا فضا داشت و دانشجوی دکتری بود...

ولی بعضی وقت ها اون و با همسرم مقایسه میکنم و میگم کاش اون موقع ها کمی با سیاست تر بودم.خدا رو شکر همسرم خیلی با اخلاقه و دوسم داره اما تحصیلات دانشگاهی نداره.

ببخشید زیاد نوشتم.گفتم کامل بگم که تو هم روزی مثل من افسوس گذشته رو نخوری عزیزم

😍😍😍بالاخره نفس مامان دنیا اومد😍😍😍

باورتون میشه من کلاس پنجم ابتدایی بودم معلممون مریض بود بجاش یه معلم مرد اومد همش به من نگاه میکرد میگف دستا رو میز ناخونا رو ببینم بعد دست میکشید رو دستام یا زنگ خونه ها سریع وسایلامو جمع میکردم تا برم دستمو میگرف حرف میزد از درس و اینا من زود فرار میکردم خلاصه شورشو در اورده بود منم که از این کارا متنفررررر مرتیکه بیشعور رفتم به مامان بابام گفتم اومدن باهاش حرف زدن

خدایا مواظب نی نیم باش💖 برای سلامتی پسرم یه صلواتبفرستین که سالم و صحیح بیاد  بغلم ممنون😗
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز