2777
2789
عنوان

اخه واسه همه چی وایتکس🥲

| مشاهده متن کامل بحث + 483 بازدید | 33 پست
وایتکس بوی عیدو میده ولی خدایی خیلی ضرر داره منم قبلا خیلی استفاده میکردم ولی الان خیلی خیلی کمش کرد ...

به بچه هات رحم کن قبول دارم بخدا همه چیو برق میندازه خیلی خوبه لامصب ولی بخدا دور از جون شماها زن عموی من چند سال پیش سرطان روده گرفت، دکترش به دستاش نگا کرده بود گفته بود از وایتکس زیاد استفاده نکن از دستات مشخصه

گوشت و مرغ 😐وسواس داره میگه تا با وایتکس نشورم نمیپزم گفتم بدبخت میمیری اخه این چ کاری با اب بشور و ...

نههههخههه، برررگااااممممم، ببخشیدا ولی خاک تو سرش 

ینی چی اخه اههههه نخوره بهتره بنظرم گشنگی بکشه بخدا بهتره🤢🤢🤢🤢😷😷😷😷😷 به خودش رحم نمیکنه به بچه ها و شوهرش رحم کنه😢😢😢

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نههههخههه، برررگااااممممم، ببخشیدا ولی خاک تو سرش ینی چی اخه اههههه نخوره بهتره بنظرم گشنگی بکشه بخد ...

عقل نداره دیگه ۲۴ساعته هم همه جارو میسابه خونش برق میزنه دلت نمیاد پا بزاری تو خونش میگی یه وقت کثیف نشه

پسرم 👶🏻 قلبمه ❤️ خدایا شکرت

من قبلاً ی همسایه داشتم همه چیو تو وایتکس می‌انداخت تا صلوات شمار های انگشتی رو هم با دامستوس میشست🤢😰

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز