یه خانوم خونه دارم با دو تا بچه شیره به شیره دو و سه ساله که همش تو خونه تنهاییم شوهرمم صبح تا ۱۱ شب سر کاره ، هیچ دوستی هم ندارم باهاش رفت و آمد کنم نزدیک خونمونم هیچ پارکی نیست
پامم مشکل داره خیلی پیاده نمیتونم برم، ماهی یه بار شاید خونه یه فامیلی بریم ، خیلی حوصلم تو خونه سرمیره دیگه دارم دیوونه میشم
شما بودید چی کار میکردید؟ اصلا طبیعیه که انقد حوصلم سرمیره؟