مهر ماه به دنیا اومد
امسال دوازدهم میخونم
از اول نتونستم بخونم یعنی علاوه بر بچه داری و خونه داری هر روز ، هر رووووز مهمون داشتم و دارم
الان یه هفته مونده به امتحانات من یه صفحه هم نخوندم
بعدالان اومدم بخونم که قبول شم بچه نمی خوابه
یعنی دارم زار زار گریه میکنم
هر سال ۲چ میدادن الان این وضع
صبح تا شب دارم جیغ میکشم سرش
دوست دارم کتکش بزنم الان فقط
دیگه رد داددممممممم
یعنی حالم بدددده
حالم از تمام مهمونام به هم میخوره
از همشون عوضی ها نزاشتن یه کلمه درس بخونم
من تا الان همیشه ۲۰ بودم همیشههه
یا خداااا گناه بچه چ گناهی کرده
نزنی بدبختووو
شوهرت چه نقشی ایفا میکنه این وسط؟
گناه داره
توام گناه داری🫠
کاش همسایه بودیم نی نی تو نه میداشتم
اشتباه میکنی الان باید اولویتت بچه ات باشه نه درس که به خاطر درس سر اون طفل معصوم داد میکشی.
و این گریه ها و بی قراری هاشم احتمالا به خاطر واکنش‌های شما هستش از خود شما یاد گرفته.
چقد وقتشه؟ عزیزم شما الان دیگه قبل از دانش اموزی مادر هستی خداروشکر کن و مثل یک مادر رفتار کن گلم... بعلاوه وقتی محصل هستی لزومی به مهمونی دادن نیست
آروم باش
خیلی ها با بچه دارن به تحصیلاتشون ادامه میدن
الان اون بچه گناهی نداره شما باید قبلش بچه داری چند سال به درس اختصاص می‌دادی
هوای بچت رو داشته باش اولویت اولت باشه برای درس خواندن وقت داری ولی هیچ وقت این سن بچت تکرار نمیشه
