من کلا سالی دو بار اونم دو وعده خونه ی مادرشوهرم میرم چون راهمون خیلی دوره ما دونفریم تعدادمون زیاد نیست اونوقت پذیرایی اصلا نمیکنه همش میگه یادم رفت مثلا برای ۵ نفر ۲ تا پیمونه برنج میزاره بعد آخر سفره میگه سیر نشدین نون و ماست بخورین به نظرتون الان میان خونمون منم همین کار و بکنم تا حالا همیشه زیاد میزاشتم ولی دیگه حرصم دراومده هروقت میرم باید برم بیرون غذا بخورم
نه مث همیشه زیاد می‌داشتیم نه مث ایشون که خیلی زشته
ی مدل غذا بذار
مهمون حبیب خداست اگه شما هم رفتار مادر شوهرت رو تکرار کنی اونوقت چه فرقی باهاش داری، با خدا معامله کن خیر و برکت میاد تو خونتون
اگه بتونی مث خودش رفتار کنی و بی خیال باشی که عالیه
یا اگرم نشد ، یکم از خودش بهتر باش
منی که بی صبرانه منتظرشونم که دوباره بیان و مثل خودشون جبران کنم
دیگه صبرم تموم شده
منم درک میکنم مورد بدتر از شما هم داشتیم ولی مقابله به مثل نکنید با خدا معامله کنید روایت داریم مهمون فقر و بیماری رو از خونه می‌بره و برکت و سلامتی وارد خونه میشه فقط به خاطر خدا ازشون با احترام پذیرایی کنید اینجوری همیشه همون انسان پاک و خوش قلب میمونید ولی از وقتی تصمیم بگیرید که مثل خودشون باشید یه روز به خودتون میآید و میبینید خیلی شبیه اونایی شدید که ازشون بدتون میاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
