همینجوری خودش آمده میگه میخام بیام توخانه شما با شما زندگی کنیم خودشو پدرشوهرم
شوهرم چیزی نگفت گفت نمیدونم باید چی بگم
بنظر شما این دفعه شوهرم بهش چی بگه❓❓❓❓❓
بگه جامون تنگ میشه ی خونه نزدیک خودمون براتون پیدا میکنم
سخته که تو ی خونه زندگی کنین عجب ادمایی پیدا میشن شوهرن بگه واسه زنم سخته تو جا باهم زندگی کنیم
صابخونه نمیزاره
بگه حیف روستا نیست تو شهر همش استرس و مریضیه کسی هم که تو روستا زندگی کرده دلش برای اون اب و هوا تنگ میشه طاقت نمیاره تو شهر
از یه طرف بگید نه قلبشون میشکنه
بگیره آره هم که خوب دیگه زندگی خصوصی ندارید اما به نظرم خواسته امتحانتون کنه هیچ پدر و مادری تا وقتی سالمن دلشون نمی خواد سربار بچه هاشون باشن
[QUOTE=381709008]از یه طرف بگید نه قلبشون میشکنه بگیره آره هم که خوب دیگه زندگی خصوصی ندارید اما به نظرم خو
نه این عشقشه سربار بشه
بهترین حرف اینه که بگید صاحبخونه این خونه را به ما که مثلا دونفریم اجاره داده، اولش شرط گذاشته تعدادتون بیشتر نشه،دوست داریم باهم باشیم اما صاحبخونه بفهمه بیروتمون میکنه، یه خونه نزدیک خودمون پیدا میکنیم براتون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز