یجور شده اذان بگن و من نخونم انگار دارم شکنجه میشم.
دیگه سخت نیس چون عادت شده
خدا توفیق بده روی حضور قلب کار میکنم، کما اینکه چند جلسه سخنرانی هم در باره ی این گوش دادم و کتاب دارم مطالعه میکنم
خلاصه که زندگی دوتا بخش میشه، همینکه تصمیم بگیری اول وقت بخونی نه که حضور قلب داشته باشی.. فقط صرف اول وقت
دوست و رفیقات هم میدونن تو اینجور هستی، کم کم اون هایی که ناباب بودن ازم جدا شدن چون من میخواستم نماز بخونم اونها جاهایی میرفتن که حتی نماز خوندن توش مسخره بود
رفته رفته تقید به همین یدونه راهمون رو جدا کرد
برکت زمان هم یکی از اون چیزاییه که با تجربه باید بهش برسی
یه وقت زمان برات صبر میکنه تا کارت تموم بشه من اینو خیلی حس کردم روزایی که خیلی سرم شلوغ بوده ولی نمازو گذاشتم اول.. زمان هم باهام. کنار اومده
زمان مخلوق خداست، بی رحمه ولی مخلوق خداست
با نماز اول وقت میشه زمان رو کنترل کرد