2777
2789
عنوان

دل نوشته زشت مادرشوهرم در مورد من

417 بازدید | 28 پست
من دفتر میخاستم باید سریع چیزی یاداشت میکردم دیدم ی دفتر رو میزه خودکارم هست بازش کردم توش نوشتم 

یهو چشمم افتاد ب اسمم کنجکاو شدم خوندم 

دیدم نوشته بعد از 1 سال و نیم عقد اولین شبیه ک فاطمه خونمون نیومده علی راحت می‌خوابه چون وقتی قاطمه هست بهش میگه برام آب بیار برام کرم دست بیار جیگرش رو له میکنه! با اینک من اصلا اونحا نمیرم وقتی شوهرم میاد اونم فقط 1 شب در هفته با این همه اصرار 

شوهرم خیلی عاشقمه و پشتمه 

چکار کنم

بخام بگم میگن فضولی کرده بخوام نگم خب شوهرم نمیناستش


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم به روی خودت نیار که ک اعتمادشون نسبت بهت از دست میره

 و دوم اینکه هیچ وقت جلو خانواده شوهرت ب شوهرت دستور نده، و حتی هرچی شوهرت گفت بگو چشم

اخه حس خوبی برای اون مادر و خواهر نداره. چون ک هنوز حس مالکیت دارن

تمام اینا رو بذار خونه شوهرت

 و سوم هم دیگه خونه مادر شوهرت نرو من دو ساله عقدم یک شبم خونه مادر شوهرم نخابیدم.، هر وقت خودش برا شام دعوتم کرده رفتم و لاغیر


دفتر شخصی ش بوده. شاید برون ریزی کرده حس حسادتش رو که رفتار بدی انجام نده. مگه خودمون تو دلمون هزار فحش به قوم شوهر نمیدیم، ولی رفتارمون که این نیست که. آدم با نوشتن خالی میشه خب.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792