حالم بد شد واقعا با خوندن حرفات
چجور تحمل میکنی؟؟؟؟
من شوهرم به برادرزادش زیاد توجه میکرد توجمع بعد بچه های خودمهاج و واج اینور اونورونگاه میکردن انگار کمبود محبت گرفته بودن طاقتمنگرفت رفتمهمونجا در گوشش گفتم به بچه های خودتم نگاه کن همش به بچه ی مردم اهمیت میدی
دیگه بعد اون خیلی کمتر شد کاراش
آدم دیوونه میشه