دیگه کم آوردم
همین الان در حال تایپ اشکام بند نمیاد
ی هفتس شوهرم داره پدر منو درمیاره قبل و قبل ترش که هیچ هرروز ی جنگ و دعوا الان ی هفتس کلا بیخیال شده تنها درد این نامرد ک..ون گشادیاشه هر چی اس میدم التماس میکنم پول بزن شیر و پوشک بخرم ی طرف بچم مریضه انگار با دیوارم دوتا بچه ۳ سال و یه ۹ ماه و گزاشته رو دست من خانوادشم بی خیر تر از خودش حتی یه زنگ نمیزنن با اینکه همه چیو فهمیدن ابرو دیگه برام نمونده ۳ ۴ بار از مادرم گرفتم خریدم اونم نداره😭خود حیوونشم پیش رفیقاشه نه جواب میده نه هیچی بعد صد تا پبام میگه ندارم 😭آخه من چیکار کنم مادر عنشم مریضه زمین گیر ب زور ۴ قدم با واکر را بره نمیتونم بچه هارو ببرم بندازم اونجا بگید چیکارکنم 😭همین الان تو خرج روز مره این بچه ها موندم دارم دیوونه میشم چرا خدا منو بچه هامو راحت نمیکنه