ماجرا از این قرازه که ظهری برام این پیام رو فرستاد:
عصری باید برم... !!!!
ماموریت اداری
ماشین اداره کل میاد دنبالم !
ساعت حرکت و مابقی جزئیات در ادامه اطلاع رسانی خواهد شد.
این پیام را ظهر برای من فرستاده.پسرم را از مدرسه آورده بود ولی نمی اومد توی خونه با تلفن صحبت می کرد، از پسرم پرسیدم چرا نمیاد؟ گفت داره هماهنگ می کنه بره.... (اسم یه شهری که چند صد کیلومتر فاصله داره).
بعد اومد تو و دیدم هیچی نمیگه.خیلی هم خوشحال بود.
بعد گفتم داری میری فلان جا؟ گفت yes I do.
هر وقت می خواد پنهون کاری کنه این اداها رو در میاره. بعد ما برای فردا چند تا کار اداری هماعنگ کرده بودیم که بریم انجام بدیم. گفتم ما که کار داریم. خودت حتما داوطلب شدی که بری. گفت آره اینکه خودم هم کرم ریختم بی تاثیر نبوده. گفتم ماموریت برا چی هست؟گفت چیزی نگفتن معلوم نیست. هر چی دیگه هم پرسیدم یا به نشنیدن میزد خودش رو یا بعد چند بار پرسبدن سربالا جواب میداد.
خلاصه همینا رو هم که نوشتم سربالا جواب داد.
کلا مثل بی خانواده ها رفتار می کنه و خیلی هم خاله زنک و ماجراجو هست، یعنی نه اینکه فرد مهمی باشه و نیاز باشه بره ماموریت، نه هیچ کی قبول نمی کنه، بعد از مرکز استان زنگ میزنن میدونن این منتظره بگن بیا بریم و بره بهش زنگ میزنن.
شب هم بدون اینکه چیزی بگه یه دفعه غیب شده و دیگه پسرم بهش زنگ زد گفته تو راهه.
شما بودین چه واکنشی نشون میدادین؟ دفعه اولش هم نیست که این کار رو می کنه.هیچ هماهنگی ای نمی کنه کارهاش رو.
بعد هم که رفته هی دستور که بچه را ببر مدرسه، بیارش، فلان کار را انجام بده در صورتی که من اصلا نمی دونم دقیقا برا چی رفته ماموریت؟؟؟
هیچ سمت و پست و مسئولیتی نداره که لازم باشه بره.
چه جوری کارش رو تلافی کنم؟ آحر هفته از طرف محل کارم مرلسمی با خانواده دعوت هستم. تنهایی با پسرم برم بابت این رفتارش؟ به نظرتون چرا اینجوری رفتار می کنه؟
