بچه ها من ۴ ساله ازدواج کردم از دست جاریم هرچی بگید کشیدم حتی تاپیکای ۴ سال پیشمم چندتا هس راجبش گفتم
یه برادرشوهر بی غیرتم دارم ک از قصد من و اعتمادی ک ب جاریم داره همه جا جاریمو میفرسته با شوهرم تنها از قصد من من یکبار گفتم ک شوهرم رابطش با شوهرم خیلی بازه همه خونوادشونم قبول داشتن
ولی یه جادوگریه ک نگین خودش بهم گفت برا پدرشوهرمم حتی دعا گرفته بود ک دوستش داشته باشه و مادرشوهرو شوهرشم
مطمعنم برا شوهر منم گرفته
شوهرم میمیره برا خودش و بچع هاش
از هرررر لحاظی بگین همه گفتن ک من بالاترم قیافه تیپ تحصیلات اصن نوع صحبت کردن همه چییی ولی شوهرم جذبشه
الانم باردارم و اونا روز ب روز باهم بهتر میشن
امروز با شوهرم رفتم بیرون برادرشوهرم زنگید گف چرا زن منو نبردی حتما دفعه بعد ببرش یعنی من بدنم میلرزید از این حجم بی غیرتی شوهرمم گف اره حتما حتما فردا میارمشون خودشو بچه هاش