کیا به خاطر بیماریشون از بقیه سرکوفت میشنون

مگه با حرف مردم دنیا اومدیم 

که بع حرف اونا بریم 

اره باس خودتو بکشی

Me نه میتونم راحت راه برم نه غذا بخورم راحت 

نههه خودکشی پایان درد ها نیست شروع بدبختیه 💔

خب من که نمردم ولی

منم بخاطر دوتا سقط جنین خیلی شنیدم 

نه عزیزم تو هم جوابشون رو بده سکوت نکن چند بار جواب بده تا ساکت بشن 

مریضی داشتم

باعث شد موهام کم حجم بشه پدرم بهم میگفت جای میرفتیم کچلیتو بپوشون یا روسریتو بیار جلو معلوم نباشه یا خواستگار رد کردم موهاشو نگاه کن یعنی چون موهات ریخته حق انتخاب نداری

بیماریت دست خودت نبوده بقیش چی؟

بجا اینکارا بلند شو زندگیتو بساز،منم بیماری دارم بدبختی دارم ارزوی مرگم میکنم ولی خب ک چی فک میکنی بعد مرگ راحتت میزارن؟اگ میخواستن راحتت بزارن ک اینجا ولت میکردن

من یه روزی این سرکوفت هارو شنیدم، میخواستم خودکشی کنم برای همین قضاوتت نمیکنم

ولی اینو بهت بگم با اینکه بعید به نظر میرسه ولی صبر کن به امید خدا خوب میشی

داروهاتو بخور

یه کار هنری ساده برای خودت دست و پا کن خودتو آروم آروم مشغول کن

به حرف بقیه توجه نکن اونا جای تو نیستن

توکل به خدا کن اون دوستت داره، من نماز جماعت گاهی که امکانش برام بود میرفتم خیلی تاثیر مثبت داشت

نماز جمعه میرفتم وقتی همه میرفتن چند تکه چیزی که مونده بود کمک خدام جمع میکردم آخرش میگفتم خدایا من که اومدم خونه ت کمکم میکنی خوب شم؟!! اصرار که نه ولی امید و راضی بودن به همون کم کم خوب شدن باعث شدن حالم خیلی بهتر شده

 دیگه افکار خودکشی ندارم خداروشکر، کارای اجتماعی مربوط به خودمو میکنم

سقط جنین بیماری نیست 

عزیزم سقط کردی؟!

اونم مول که به سرطان تبدیل میشه

میدونی اصلا سقط چیه چقدر درد داره 

کورتاژ شدی 

عدد بتات رسیدی ۶۰۰۰۰ 

۴ ماه غذا شده نخوری با آب و یکم غذا زنده بمونی چون نتونی بخوری

تالاسمی هستی؟ اگه باشی میفهمی یه قطه خون ازت بره میفتی خونه چون خون نداری حالا من دریا دریا ازم خون رفت 

شد نتونی وایسی از درد رو پات 

شد قلبت درد بگیره از سینت بیاد بیرون هربار که به لباسای بچت نگاه کنی

شد هزار بار تصورشون کنی 

بیماری نیست چیه پس !؟

فقد بگو تا کی میخوای اینجوری ادامه بدی