**مهم نیست خوندین یا نه. ولی اگه خوندین، ممنونم ازتون.
خیلی دلم پره و ناامیدم. خیلی زیاد. از خودم منظورمه.
من روابط اجتماعی خیلی ضعیفی دارم. خیلی هم کم حرفم. تو جمع اصلا نمیتونم صحبت کنم. وقتی با خودم تنهام، کلی حرف تو ذهنمه ولی تو جمع حتی یک کلمه هم یادم نیست و نمیتونم سر هم کنم و بگم.
و برعکس همه اینها.. دارم رشته ای میخونم که باید ادم اجتماعی و قوی ای باشی. سوالی که هرروز از خودم میپرسم اینه که من اینجا چیکار میکنم؟ از خودم بدم میاد.
رشته ما اینجا فقط یه استاد هیئت علمی داره که رشته خودمون رو خونده. و به شدت به شدت مرد فهمیده و باسوادیه. یعنی هرچی بگم کم گفتم. خیلی سرکلاس ها و برای دانشجوها وقت میذاره. سوالات بچه ها رو کامل باز میکنه و جواب میده. خودش خیلی خوب صحبت میکنه و خیلی بچه ها رو هم به صحبت کردن تشویق میکنه.
از من هم کامل میدونه. دو هفته پیش، خیلی یهویی اول کلاس از من یه سوال پرسید و من فقط دوتا جمله رو به هم چسبوندم و جواب دادم.
هفته پیش وسط کلاس موقع استراحت خیلی غیرمستقیم گفت من میدونم.. اون بچه هایی هم که ساکتن و کمتر اظهارنظر میکنن، اظهار نظرشون خیلی میتونه مفید باشه. هفته پیش یهویی از یکی از بچه های همین کلاس یه سوال پرسیدم و خیلی قشنگ کلمات رو کنار هم گذاشت و برام توضیح داد. اسم من رو نبرد. کسی نفهمید کیو میگه ولی خودم که فهمیدم و من فقط سرمو انداختم پایین و اصلا به روی خودم نیاوردم.
دروغ چرا.. خیلی به خودم اومدم. که بلند شم و یه کاری بکنم. امروز که باهاش کلاس داشتیم میخواستم برم صحبت کنم باهاش ولی نتونستم.. همش استرس و خجالت😭😭😭.
خجالت میکشم از ادمی که این همه برامون زحمت میکشه ولی فایده ای روی من نداره😭. یکی دیگه از اساتید میگه من خیلی جاها رفتم و با خیلیا کار کردم ولی مثل این ادم هیچ جا ندیدم.
از خودم بدم میاد که قدر نمیدونم