روزبروز داره همچی بدتر میشه اوایل باهم خوب بودیم البته بجز دوتا جاری روستایی چش تنگم که از اول مخالف ازدواج ما بودن خواهرشوهرامم درسته متلک میپروند حرفشونو به ادم میزدن یا گاهی تو اموری که نباید دخالو میکردن ولی خب خوب بودیم با هم منو خواهرکوچیکشون میدونستن اما یهو دم به عروسیمون یه ویس فالگیر که به منو شوهرم گفته بود یه زن مسن تو زندگیتون دخالت میکنه و من احمق اینو فرستادم واسه خواهرشوهرکوچیکم همین همچی و بهم زدو همشونو با من لج انداخت الانم قطع رابطه ایم از دور مادرشوهرمو پر میکنن میندازن بجون شوهرمو زندگیم و دعوا و بحث بالا گرف چن بار پیام بازی و فوش و فلان چکارشون کنم
فقط باید با سیایت رفتار کنی سعی کن زود رنج نباشی که هودتو اذیت میکنی و اونا رو شاد باید سعی کنی هر صحبتی شنیدی یجوری با خنده و لحن مودبانه جوابشونو بدی اوکی؟
اینم بگم که کار اشتباهی کردی
ی مدت ازشون فاصله بگیر نه زنگ نه پیام نه دعوا..
تا ببینی چی پیش میاد
همسرت فقط مهمه اگه مواظبته و باهات خوبه دیگه بقیه رو ول کن . از لفظ روستایی به چه قصدی استفاده کردی ؟ توهین یا تحقیر؟ یا شایدم تعریف ؟
روستا یعنی اصالت و فرهنگ
خانواده شوهر همشون گاون
اخ اره جالبه همون خواهرشوهرم چن روز قبلش کنار من نشست و از همون طرف واس شوهرش ف.ال گرفت و زنه گف شوهرت با کسی درارتباط بوده یه زنی تو زندگیت حسودی و دخالت میکنه و بعدش بمن گف کسی میشناسی کمر شوهرمو ببندم اون زنه هم مادرشوهرمه چون از اول مخالف ازدواجمون بود
اما من هیچ صدای ضبط شده ای ازش نداشتم هیچ اونموقعم که ویس منو پخش کرد عقلم نرسید ینی مدرکی ام نداشتم که علیه ش رو کنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
