الان راضی هستید از ازدواجتون ؟ یا پشیمونید و میگید کاش همون خونه پدر بودیم؟
کاش میموندم
لایکم کن اگ ج دادن
من . ن روزی هزاربار خداروشکر میکنم
من صرفا این نبود ولی خب اینم دخیل بود
بشدت پشیمونم
برا من نمیشه گفت فرار
ولی دگ دوست داشتم ازشون جداشم مستقل باشم
بدترین تصمیمی که یه دختر میتونه بگیره همینه !
از چاله خودشو میزنه تو چاه
من تا حدی
اره خداروشکر راضیم
دختر همسایه مامانم بخاطر وسواس شدید مامانش ازدواج کرد تا از اون خونه بره.خداروشکر خوشبخت شد
من همونم میام فرار کنم خواستگار نیومده خواهر دل سیاه حسودم خرابش میکنه
پدر مادرمم گوش ب حرف اونا
مثلا همشون خوب و دوسم دارن، این باعث دلسردی و فاصله میشه
یکی میگن پدر نداره، یکی مادر نداره، یکی بش پیام میدن تا بهم بخوره
۲۳ سالمم هست تصمیمم گرفتم کلا بمونم با این وضعیت نمیشه
تازه یبارم باعث بهم زدن نامزدی و یبارم طلاق شدن
همینن ک همینن راه فراریم نیست
تو تونستی با ازدواج فرار کن من اونم یکی دو تا نبودن هر کی میاد خیالم راحته فنچی میندازن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز