سلام عزیزان وقتتون بخیر
بنده یه دختر 18 سالم که پدر (مثلا پدر) و مادرم طلاق گرفتن اونم وقتی ۹ سالم بود خب قبل از اون پدرم هر شب با مادرم بحث میکرد مامانمو کتک میزد ک یادمه یه بار مامانم پشت در از حال رفت و منِ ۶.۷ ساله با داییم تماس گرفتم و مامانم بستری شد بیمارستان خلاصه این محبتاش به داداشِ منم میرسید دور از جونتون مثل سگ میزدش یه پسر بچه 17 ساله رو خلاصه مامانم جیکش در نمیومد چرا؟
چون میگف آبرو مهمتره حتی خانوادشم نمیدونستن این مرد حیف اسم مرد این نر داره چیکار میکنه با دخترشون و نوه هاشون خلاصه فقط جنگ و دعوا یادمه از اون زمان
اون نر معتاد و هوسباز بود زن میورد خونه در نبود مادرم وقتی مامانم میرفت سرکار و خونه خالی بود فقط خودش مهم بود از بچگی دعا میکردم کاش نبودش یه بار تو عالم بچگی ارایش کرده بودم گوشمو پیچوند و گفت دیگه از این غلطا نمیکنیا یا یه بار سر سفره بشقاب غذا رو پرت کرد تو صورتم🙂