امروز رفتم بازار
گفتم بعدش برم بازار تربار هندونه بخرم
دیدم یه مرده داد میزنه هندونه به شرط چاقو
گفتم یکیش که خوب باشه برام چاقو بزن
گفت باشه
رفت یه هندونه آورد چاقو زد
دیدم نرسیده رنگش یه جوریه گفتم چرا اینجوریه اصرار کرد به رنگ توجه نکن بخور ببین
خوردم دیدم سفته و شیرین نیست
گفتم شیرین نیست که
مرده گفت یعنی چی من چاقو زدم
الان میرم میدم بقیه هم بخورن
گفتم نمیخوام آقا
گفت باید پولمو بدی میشه ۲۰۰ تومن😐
گفتم نمیخوام شیرین نیست ولی اصرار میکرد پولشو بده گفتم اون قسمت که خوردم رو پول میدم چون شیرین نیست
و ولش کردم اومدم پشت سرم داد میزد بیا پولشو بده
اصلا قضیه پولش نیست قضیه اینه میخواست بندازه بهم
الان اعصابم خورده شهرمون کوچیکه مخصوصا قسمت تربار
هر گاه برم منو میشناسن دیگه 🥴