من امروز صبح دانشگاه بودم
بعد میخواستم برم تئاتر شهر یه چیزی بخرم
بعد از تو خود دانشگاه یکی از پسرای ورودیمون چسبید به من تا خود ایستگاه مترو تئاتر شهر یه ریز زر زد درباره پروژه و روند دفاع و مقاله و....
یعنی فک کنین نه تو دانشگاه،از در خروجی دانشگاه تا خود تئاتر شهر که چن دیقه راهه یه ریییز زر
بابا خب تو دانشگاه وایسا کنار من زرتو بزن تو خیابون چرا چسبیدی به من
بعد وسط خیابون گفتم آقا من از این ور میرم،خدانگهدارتون،گف عه منم همون ور میرم.بابا ولم کن دیگه.