ما توی محله قدیمی زندگی میکردیم همسایمون ی خانواده مومن قرآن نویسه خطی بودن، اولین بار وقتی ۸سالم بود ی زن چادری سفید پوش از دست سالن رد شد، خیلی گریه کردم حالم بد شد مامانم ب اون خانم پیره گفت، اونم گفت بچه هاتون درست دیدن.
اون بود شروع ماجراش.
اینم بگم ک هیچ آزاری واسه ما نداشتن..عصر های پنجشنبه توی ی قسمت خاص از خونمون عود روشن میکردن بوش میومد .
خیلی چیزا هست هزار مورد ک بگم.