من و خواهر زادم تو اتاق من خواب بودیم من گفتم بچه رو رو تخت بخوابونم خودم زمین بخوابم ...
هیچی ما در خواب خوش بسر میبردیم که یهوووو
خواهرم جیغ کنان گف پاشین پاشین
ما هم با ی حالت سنگینی بیدار شدیم من به خودم اومدم اول بچه رو انداختم بیرون بعد تازه فهمیدیم که ...
بله کنار تخت ی شیر گازب بوده دست خواهرزادم تو خواب میخوره بهش باز میشه با چه سرعتی گاز میرفتااااا
دیگه شروع کردیم به حوله گرفتنو اینا
خواهرم اوند از کیفم لوازم ارایش برداره و گرنه اگه رفته بود سرکار دیگه....
اینم عامل جرم
