من جدانشدم ولی خونه ی مادرمم و بچه رو دادم شوهرم نگه میداره ( مجبورم ) ولی امروز رفتم آوردمش بردمش گردش دوباره آخر شب میدم به پدرش
میخوام اقدام کنم برای یا اجرا گذاشتن مهریه و تحت فشار گذاشتن شوهرم که طلاقم بده یا طلاق توافقی
شوهرم واقعا مرد نیست شوهر نیست بی غیرته و خانوادش بدترین آدمایی که هستن که دیدم ولی بقدری سختمه للان که نگم براتون . حتی بیرون لودم دلم گرفته بود همه چیز برام غمگین و دلگیر بود با اینکه مثلا رفته بودم گردش