امروز یکی از اقواممون فوت کرده بود
این طرف ۱۲ تا پسر داره دختر نداره
همه پسراش زن بردن و یکی دو سه تا بچه دارن
چقدر رابطه جاریا با هم خوبه خدا میدونه اصلا امروز دیدمشون انگار با هم خواهر بودن با هم غذا خوردن در گوشی با هم حرف میزدن اگه غریبه میدید هرگز باور نمیکرد اینا جاری هم باشن بچه این یکی به اون یکی میگفت زنعمو میگفتن جان زنعمو عزیزم😕🥺
جاری کوچیکه بارداره هر کدوم ی چیزی میدادن بهش بخوره ی وقت اذیت نشه
تا تونستن برای پدر شوهرشون عزاداری کردن
از مادرشوهره نگم که چقد هوای عروساشو داشت عروسا بدتر حواسشون به مادره بود
خیلی دوست داشتم تو همچین خانواده ای میبودم واقعا لذت بردم
به در و همسایه ها سپردن وقتی نیستن مراقب مادرشوهره باشن 🙂