بچه ها بابام بچه جنسیت دختر دوست نداره
منم دخترم
همش باهام دعوا میکنه
کتکم میزنه
سر اینکه با داداش کوچیکم دعوا میکنم همش منو دعوا میکنه یا میزنم
مثلا امروز داشتم با مامانم جر و بحث میکنم و جیغ جیغ میکردم چرا فلاکس منو برداشتی ببری طبیعت گردی
تازه خریدم خودم استفاده نکردم
سر این منو دعوا کرد و میخواست بزنه
اصلا من با اون حرفی نزده بودم
ترو خدا بگید چیکار کنم
خیلی اذیتم میکنه
خب فلاکس رو ببره نمیخوره که
فک کنم اخلاقای بد زیاد داری
بعدشم با کوچکتر از خودت باید کناربیای دیگه یکم به زبون بگیر
چندسالته...یعنی پسرشو دوس داره تو هیچی
هیچ کاری نمیتونی بکنی چون بدتر میشه همه چی اگه بخوای فرار کنی بد میشه واست اگه خودکشی کنی ک هیچی نمیشه بازم فقط باید بسازی سعی کن زیاد باهاشون صحبت نکنی
من اخلاق بدی ندارم
اصلا من حدود 3 سال با پدرم حرف نمی‌زنم مگر بحث مهمی باشه
اصلا نیمزاره باهاش حرف بزنی
مثلا ی چیزی می‌پرسه جواب میدم سوالش رو
سرم داد میزنه
چرا اینجوری جواب میدی میخوای منو بخوری
در صورتی که من اصلا صدای بلندی ندارم
یا بد برخورد نیستم
وقتی طرف منو بزنه چه جرعتی دارم
عادیه چون مردا زود اعصابشون خورد میشه تو هم اروم باش با مادرت بحث نکن یه فلاکسه دیگه باباها فقط بچه هایی که دکتر میشن رو دوست دارن پس برای این چند سال دیگه ای که پیششونی یه رفتار میانه ای رو در پیش بگیر نه سیخ بسوزه نه کباب
عزیزم داداشت چن سالشه؟کاری به پسردوست بودن بابات ندارم یکمی مهربونتر باش عزیزم به این فکر کن دورازجون یک لحظه عزیزانت نباشن بارها آرزومیکنی کاش بودن و صدها فلاسک فدای یک لحظه بودنشون ..قدرخوندادتو بدون شک نکن باباتم متوجه اشتباهش خواهد شد
بابای منم دختر دوست نداره
از قدیم بارها گفته خودش این رو
خیلی مقایسه میکنه متلک میندازه
همیشه عذاب روحی داشتم از دستش
هیچوقت هم بهم محبت نکرد
حتی دو سال شهریتان بودم سر جمع ۴ بار بهم زنگ نزد
اون ۴ بار هم یبارش واسه گند زدن تو زندگیم بود
منم اینجوری بودم در ضمن پدر من وقتی خوراکی می‌خرید دزدکی به داداشام میداد ولی من نه چون دختر بودم حتی دوست نداشت سر سفره زیادی هم بخورم تا داداشام بخورن
