2777
2789
عنوان

تنهایی

43 بازدید | 0 پست

برای خودم مینویسم اگر رهگذری بخوان و هیچ مگو.. 

من تنهاترین بودم و هستم به لطف مادری نامهربان تنهایی را با تک تک سلولهایم فهمیدم اینجا مینویسم نه برای قضاوت و نه برای کسی را متهم کردن فقط میخواهم کمی آرام شوم. در این هیاهوی هیچ و پوچ جهان دلم کمی مهر میخواست و هنوز هم می‌خواهد، دلم زندگی آرام و به دور تمام اطرافیانم می‌خواهد اطرافیانی که نه تنها مایه آرامش نیستند بلکه سوهان روحند، روحم آزرده و تنهاست.. 

اطرافیانی که فقط قصد آزار دارند بارها شنیده ام که می‌گویند اول خودت را درست کن بعد بقیه،من هیچوقت در فکر درست کردن اطرافیانم نبوده ام هرکس با هر اندیشه و فکری زندگیش برای خودش هست و به من سر سوزن ربطی ندارد من فقط در پی درست کردن خودم بوده ام و هستم چون دوران کودکی سختی داشتم هیچوقت طعم محبت نچشیدم و هزاران بار بهشت را از زیر پای مادری که طفلش را شکنجه می‌کند میکشم این بهشت سهم مادرانی مهربان هست. کاش نامادریم بودی تا کمتر حس توقع در من ایجاد شود..  من فقط در پس برطرف کردن عیوبی هستم که وجودم را به آتش می‌کشد 

امشب با صدایی خفه گریستم  بخاطر تمام بی رحمی ها کاش میشد با صدای بلند گریه کنم تا کمی آرام شود خاطرم ولی.. و باز به خدا سپردم باز هم به او می‌سپارم  خودم  فرزندانم را و در آخر میدانم که تو هستی و همین مرا کفایت می‌کند خدای مهربانم

🌻In a World full of roses🌹 be a sunflowers
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مغرورجذاب2  |  1 ساعت پیش
توسط   آرزووnic  |  1 ساعت پیش