2777
2789
عنوان

نمیدونم چرا اعصابم انقد ضعیف شده

100 بازدید | 17 پست

هم قلبم هم اعصابم خیلی ضعیف شده جوری ک تحمل هیچ مناقشه و اختلاف نظری ندارم،تو دانشگاه مثلا اختلاف نظری میشه من هیچ نظری نمیدم شده دانشجو برای اینک خود شیرینی کنه و کارشو تو چشم استاد بزرگ کنه از کار بقیه دانشجو ها ایراد بگیره و کم جلوه بده،من ب حدی عصبی میشم ک هیچی نمیگم زبونم بند میاد لرزش دست میگیرم طرف فک میکنه کسیه،من نمیدونم چجوری شاغل شم بااین وضعیت ن میتونم تو جامعه باشم ن اعصابم میکشه کسی بهم زور بگه نمیدونم در حالت فرسایش روانم ،قبلا هم سختی کشیدم اون سختیا باعث شده این شکلی شم واقعا من هنوز اگر خدا عمری بده راه درازی پیش زو دارم ۲۲سالمه ولی اصلا نمیتونم تجدید قوا کنم یا ب خودم مسلط باشم واعصاب جم کنم

سعی کن آرامش داشته باشی،آروم باشی،نفس عمیق،بعد فکر کن چی بگی بهتر هست و منطقی و مستدل یا چه واکنشی،و اون حرف رو با آرامش بگو

سریع واکنش نشون نده که یه وقت حالت عصبی ازت ببینن و بد بشه

غیر این اوقات هم روی آرامشت کار کن،طبیعت اگه میتونی برو و پارک،مطالعه مفید داشته باش،با آدمهای خوب و عاقل و آروم بیشتر معاشرت کن،با خدا انس بگیر 

سعی کن آرامش داشته باشی،آروم باشی،نفس عمیق،بعد فکر کن چی بگی بهتر هست و منطقی و مستدل یا چه واکنشی،و ...

میدونید من ب ی مرحله ایی رسیدم ک فقط میتونم با آدم های بی حاشیه و عاقل حرف بزنم و فقط همونا رو میتونم تحمل کنم ولی آدم سلیطه ببینم سریع حالم بد میشه ناخوداگاه از اون آدم بدم میاد و نمیتونم از دو کیلومتریش رد شم ،آروم هم اگ بخان بشم در حد۵ثانیه اس ولی ب شدت بهم فشار روانی وارد میشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم، اول از همه باید بگم که این حالتی که داری، ممکنه به خاطر فشارهای زیاد روانی و استرس‌های گذشته باشه. تو با اون سختی‌هایی که کشیدی، دچار فرسایش روانی شدی که خیلی عادیه. این حس‌های عصبی و ناتوانی در مقابله با چالش‌ها ممکنه به این دلیل باشه که ذهن و بدنت خسته‌ن. برای کنترل اعصاب و بازسازی روانی، خیلی مهمه که به خودت فرصت بدی و از محیط‌های استرس‌زا دور بشی. یک راه ساده اینه که توی موقعیت‌های حساس، چند نفس عمیق بکشی و سعی کنی واکنش‌هات رو کنترل کنی. این‌جوری کم‌کم می‌تونی تمرکزت رو بیشتر کنی. البته اگه به نظرت این وضعیت بهبود پیدا نکرد، می‌تونی یه کمک حرفه‌ای بگیری که بهت در مدیریت این احساسات و استرس کمک کنه. مطمئن باش که این یه مرحله‌ست و می‌تونی ازش عبور کنی.

سلام عزیزای دل 💛من دانشجوی کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی‌ام و با تمام وجودم اینجایم که کمک‌تون کنم . هدفم از حضورم در نی نی سایت اینه که بتونم همراه و همدل شما باشم تا هر مشکلی که ذهنتون رو درگیر کرده، زودتر و راحت‌تر حل بشه 🌱با استفاده از درس‌هایی که در این رشته خوندم و تجربه‌هایی که توی این سال‌ها به دست آوردم، سعی می‌کنم شنونده‌ی خوبی باشم و راهکارهایی رو پیشنهاد بدم که واقعا به دردتون بخوره ❤️اگه حس می‌کنی نیاز به کسی داری که با دل و جون بهت گوش بده و کمکت کنه، خوشحال می‌شم در کنارت باشم 🤗💬 اگه فکر میکنی نیاز به مشاوره بیشتری داری، می‌تونی به کانال تلگرامم سر بزنی. من هر روزه کتاب‌هایی می‌خونم که نکات طلایی و کاربردی برای حل مشکلات روزمره و بهبود روابط به شما میده. این نکات رو توی کانال با شما به اشتراک می‌ذارم.آیدی کانال: @Ravabet_Zan_Aramesh حتماً اگه مفید بود، با دوستات هم به اشتراک بذار!

درکت میکنم

من تا کسی خیلی بد صحبت میکرد و...از درون حرص میخوردم،بخوام کل کل کنم ناخودآگاه دستام میلرزید و...از بحث فراری ام بخاطر اینکه حوصله ام نمیکشه،و اینکه اگه جایی گیر کنم،سعی میکنم سکوت کنم،نفس عمیق بکشم،یه کم فکر کنم و منطقی ترین جواب رو پیدا کنم و بگم حتی به شکل پیامک یا نامه 

عزیزم، اول از همه باید بگم که این حالتی که داری، ممکنه به خاطر فشارهای زیاد روانی و استرس‌های گذشته ...

مممنونم از راهنمایبت عزیزم،راستش من این حالتو از بعد اون اتفاقای تلخ تا ب الان ک ۵سالی میگذره دارم و خوب نمیشم،ینی خیلی وقته خودمو تو یه دایره ی امنی محصور کردم  نمیتونم یکمی  مقاوم باشم دربرابر موقعیت های سخت،الانم ک دانشجو شدم مجبورم استرس رو تحمل کنم ، کنم انگار نمیتونم ب حالت قبلم برگردم سریع بغضم میگیره،فعلا هم شرایط رفتن ب تراپیست ندارم وگرنه خیلی میتونه کمکم کنه

درکت میکنممن تا کسی خیلی بد صحبت میکرد و...از درون حرص میخوردم،بخوام کل کل کنم ناخودآگاه دستام میلرز ...

من همیشه فکر میکنم ک اگر جواب فلانی رو بدم بازم نمیتونم اون فشاری ک درونم هست رو جبران کنم و کلاسکوت میکنم و بعد همین سکوت و خودخوری منو مریض میکنه،سرم منفجرمیشه و معده درد میگیرم ،بالرزش بدن

ممنونم از راهنماییت گلم

من همیشه فکر میکنم ک اگر جواب فلانی رو بدم بازم نمیتونم اون فشاری ک درونم هست رو جبران کنم و کلاسکوت ...

اتفاقا باید تمرین کنی،و با دلیل و منطق جواب محکم و کوتاه و مودبانه بدی و دیگه فکرشو نکنی که جوابم کافی نبود و....

بنظرم با یه مشاور یا کسی که مورداطمینان و منطقی و امین هست مشورت کن

یا باید انقدر شخصیت خودتو تقویت کنی و توجه کاملت رو به درس و کارت و امور روزمره ات و کلا کارهای مهم بدی که اون حرفها یا رفتار بعضی ها اصلا اذیتت نکنه و برات  کلا اهمیتی نداشته باشه

یا باید انقدر شخصیت خودتو تقویت کنی و توجه کاملت رو به درس و کارت و امور روزمره ات و کلا کارهای مهم ...

من کلا دارم سعی میکنم کنفرانس بدم تودانشگاه ک اعتماد بنفسم بره بالا و تمرکزم رو بذارم رو بالا بردن معدلم،و این جور کارهای مفید ولی این چیزا ک بی ارزشن یکم سریع رو حالم تاثیر میذارن ک باید کاری کنم تاثیری نذارن،باید ی آدم امن پیدا کنم ک حمایتگر باشه

اتفاقا باید تمرین کنی،و با دلیل و منطق جواب محکم و کوتاه و مودبانه بدی و دیگه فکرشو نکنی که جوابم کا ...

بنظر شما اینک بخام جواب مختصر و مفید و محکم بدم کفایت میکنه و میتونه طرف مقابل رو ساکت کنه؟

احساس میکنم ک اگر بخام مختصر واکنش نشون بدم نشانه ی فرار کردن از موضوعه و ضعف تلقی میشه،اگر یکی باشه ک اینجور واکنش رو تایید کنه من اعتماد بنفس میگیرم ک فقط در همین حد پیش برم و اینو کافی بدونم

بین همکلاسیها دوست صمیمی نداری یا کسی که صمیمی هم نبود ولی حداقل عاقل و مودب باشه،سعی کن باهاش بیشتر معاشرت کنی

و اینکه جواب کوتاه و محکم چرا کافی نباشه،ببین منم گاهی عصبانی شدم و سکوت کردم و بعدش کلییی جواب مختلف به ذهنم رسیده،و دوست داشتم همه رو بگم به طرف که دیگه چیزی نتونه بگه

ولی چیزی که هست اینه که گاهی طرف هرچی هم بگی بازم جواب میده حتی بااینکه حرفاش غیرمنطقی باشه،اون آدم دیگه نباید برات مهم باشه حرفاش،چون صرفا میخواد اشتباهش رو گردن نگیره ،حالا شما هر چی هم کاملتر جوابش رو بدی بازم  ببخشید میگه  برو بابا و......به همچین آدمی فقط کمی سردتر از قبل میشه رفتار کرد نه اینکه هی جواب بدی یا جواب کاملتری بدی.

اینکه هدفت ساکت کردن طرف باشه،یه مقدار اشتباهه چون درباره آدمی که توضیحش رو دادم،شاید جواب نده،هدفت فقط جواب محکم باشه،ذهنت رو با اینکه باید کاااامل جوابشو بدم اذیت نکن


یه چیزی بگم،اگه اونی که ازش عصبانی میشی همکلاسی هست یا استاد

به این فکر کن که مگه چقدر قراره طرف رو ببینی .همینکه درست رو بخونی و ترم و سال رو تموم کنی مهم هست و دیگه اونا رو نخواهی دید،پس بچسب به درست  و با موفقیتت خوشحال شو،نذار احدی حال خوبت رو خراب کنه بخاطر حفظ اعصاب خودت و بخاطر حفظ سلامتی خودت

اینو بدون هر کسی  اذیتت کنه،حتی اگه جوابش رو ندی یا کامل ندی،یه روزی جوابش رو میبینه،دنیا دار مکافاته،یا هم که دنیای دیگه میفهمه کار اشتباهی کرده یا حرف اشتباهی زده،بسپارش به قضاوت خدا

اینو بدون هر کسی اذیتت کنه،حتی اگه جوابش رو ندی یا کامل ندی،یه روزی جوابش رو میبینه،دنیا دار مکافات ...

قربونت برم عزیزدلم خیلی استدلال هات منطقی بود،اینک گفتی اون آدم موقتیه واقعا آرومم کرد چون انرژی و سم اون آدم جوری ب عمق وجودم نفوذ میکنه ک یادم میره آدم موقتیه، من از این ب بعد اینو ب خودم میگم ک من ممکنه جوابم ب اندازه کافی منطقی و حق باشه ولی طرف خودش حق ب جانب باشه ،

ی دوست دارم ک تقریبا عاقله ولی محافظه کاره و یکم سکوت میکنه و از حقش دفاع نمیکنه و این باعث شده زیاد ازش الگو نگیرم چون فک میکنم شخصیتش ضعیفه.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792