سلام وقت بخیر من دختر ی ۱۴ سال و خورده ای دارم که لاغره و کلا ۴۵ کیلوعه بعد کلا اندازه کف دست سینه داره من باهاش امروز بحث میکردم که تو خونه لباس زیر بپوش اونم میگفت الان تو خونه تو هوای گرم کی لباس زیر میپوشه گرمه باهاش بحث کردم اونم ناراحت شد البته بیرون بره نیم تنه کاپ دار میپوشه ولی تو خونه نمیپوشه میگه هوا گرمه منم گفتم بخاطر رشد باید بپوشی اونم ناراحت شد گفت دوستام همشون تو خونه راحتن بزرگتر از من بدنشون ولی نمیپوشن خواستم ببینم حق با منه یا اون تو خونه هم پسر ندارم دخترم تک فرزنده
انقد ک شماها ذهن منحرفی دارید به چیزای مزخرف فکر میکنید باباها اصلااینجور نیستن.چرا باید تو خونه سوت ...
چقدر بی تربیتی تو الان من گفتم باباش مورد داره؟؟؟ بعله منم متوجه ام که هیچ پدری با دیدن بدن دخترش تحریک نمیشه اصلا بحثمم سر این موضوع نیست بحث حیا داشتن دختر جلوی پدرش هست بالاخره توی خونه هم باید یکسری چیزازو رعایت کرد
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
برای شاد بودن منتظر جمعه نباش ، منتظر تابستان نباش ، منتظر کسی ک دوستت داشته باشد نباش ، شادی وقتی بدست میاد ک منتظر اتفاقی نباشی ................................... بهترین انتقام از کسی ک آزارت داده اینکه ک در نبودنش شاد باشی