ما سه تا خواهر و یه برادر هستیم مادرم با برادرم داخل یه حیاط اما خونه جدا زندگی می کنن مادرم خیلی ضعف داره پیش عروسش تا حتی کاراشو انجام میده بچه هاشو بزرگ کرد ولی واسه من و خواهرام این نیست من بچه دومم و باردارم خیلی ویار شدید دارم اون روز گفتم بیا چند روز پیشم دلم می گیره نمی تونم جایی برم گفت می خواستی حامله نشی دلم شکست ما همیشه احترام شو داریم حتی شوهرامون ولی عروسش بارها بهش بی احترامی کرده گفتم دیگه نرم خونه ش
واا. حق دارییی.
ببین گلم فرق گذاشتن خوب نیست
میفهممت
اما مادرتو نمیتونی تغییر بدی
یا کمتر برو
یا میری برات مهم نباشه
ما دوتا خواهرم خداروشکر برادر نداره مطمئنم همینجوری میکرد مادرم
نمیدونم احساس میکنم بلد نبود چجوری دوسمون داشته باشه
کاری به عروس تون نداشته باش. از مشکل خودت بگو
حالا برای من برعکس
همسرم تک پسر
مادر همسرم اصلا بچه منو دوست ندارن
کم کم بچه یکسالش میشه و دو ساعت دیدنش
نه خونمون میاد و نه اجازه میده بریم خونش
اما بچه های دخترش میپرسته و دم به دقیقه استوری میکنه
حق داری عزیزم راجب به ناراحتیت قشنگ صجبت کن بگو دلمو شکستی و حس می کنم داری فرق میزاری برا دختر مردم مادری می کنی ولی دختر خودت رو حمایت نمی کنی بگو خب مادرشوهر من مثل تو عروسشو حمایت نمی کنه من یدونه تو برام موندی الانم اگه نیای واقعا ناراحت میشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
