2777
2789

سنش خیلی بالاس تقریبا ۶۰اینا یه بار اومد گفت سفره خونه یا بیرون میری با دوستات؟گفتم اره میرم چطور

بعد گفت بیا باهم بریم😐از این آدمایی که مومنه ریش و پشم داره جالب اینه زنش و دخترشم میشناسم نمیترسه به زنش بگم؟خیلی وقیحه 

پیرمرد من حرفش کلا جدی نگرفتم اما خیلی اعتماد به نفس داره😂😂😂 همرو برق میگیره منو چراغ نفتی چرا انقدر بی شانسم

بگو قبلش باید بری تو باسنم مرتیکه خر

بعضیاشون هر چی پیر تر میشن پفیوز تر میشن

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

😂دقیقا برا منم اتفاق افتاده نمیدونم چرا واقعا 

خوب ترین ادمهابیشتر به دست خودشان می میرند فقط برای اینکه از بقیه فرار کنند و انها که باقی می مانند هیچ وقت درست درک نمیکنند که چرا کسی باید از انها فرار کند🏃🏃 👣👣👻✌

بگو قبلش باید بری تو باسنم مرتیکه خربعضیاشون هر چی پیر تر میشن پفیوز تر میشن

چون با خودشون می گن  جونهای الان خوب عشق و حال می کنن و ما دست خالی موندیم به خاطر این اخر عمری دارن دست و پا می زنن که از جونها عقب نمونن!!!

چون با خودشون می گن جونهای الان خوب عشق و حال می کنن و ما دست خالی موندیم به خاطر این اخر عمری دارن ...

یکی از یکی خاک بر سر تر

اه اه اه

سرتو بذار بمیر دیگه مرتیکه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

حالا محل کار من بالاش مجتمع مسکونی بود. یه آقای استاد دانشگاه خیلی مین  که سالها آمریکا زندگی کرده بود، یه روز اومد محل کارم گفت خانم... ببینید ۳ تا غذا گرفتم امروز با من و خانمم نهار بخورید، گفتم خیلی ممنون  آقای دکتر اینجا ایرانه با امریکا متفاوته.و، تا همکارام یه چیزی برام درست نکردن سریع دست به سرش کردم رفتم.

پارسال هم فوت کرد.  

چون با خودشون می گن جونهای الان خوب عشق و حال می کنن و ما دست خالی موندیم به خاطر این اخر عمری دارن ...

حالا من محل کار خیلی باحجابم  بیبی فیسم هستم چیم به اون میخوره آخه مریضن یسریا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز