واقعا از دستش خستم نمیدونم چیکار کنم
به همه چی گیر الکی میده هیچ وقت پیشرفتا و موفقیت هام به چشمش نیومده
همیشه میخواد نصیحت کنه خیلی وقتا که مثلا میرم باهاش حرف بزنم عادی همش فاز دعوا میگیره منم عین خودش کرده طوری شده که واقعا یه حرف عادیش رو نمیتونم تحمل انقد پشت همه حرفاش یه تیکه یا یه چیزی هست که اعصابمو خورد کنه
نمیشه دو کلام باهاش بدون دعوا حرف زد
همشم حساب گر جیب منه یعنی حتی خودمم پول در بیارم میاد کنترل میکنه همه چیو حتی یه دست شستنمم گیر میده که پول اب فلان قدر میاد
همش به یه بهونه ای هر روز اشک منو در میاره همش حالمو خراب میکنه تهشم باعث پسترفتمه انقد اعصابم خورد میکنه و همش اشکم در میاره حتی نمیتونم درست درس بخونم
همه چیو زهرم میکنه حتی یه کافه عادی میرم سر هزینش که اره فلان قدر به فلان چیز دادی میرینه به حالم و روزمو و همه چی نمیدونم چیکار کنم واقعا دارم دیووونه میشم