تنهام شوهرم نیس نصف شبی استرس گرفتم نمیتونم بخوابم چون بچم چنبار با ترس از خواب بیدار شد منم دیگ اعصابم بهم ریخته خوابم نمیبره فردا ساعت هشت باید برم باشگاه نمیدونم چجوری فردارو بیدار شم ، اعصابم از شوهر احمقم خورده نمیدونم کی میخواد از رفیقاش دست بکشه امشب پاشده با دوستاش رفته باغ هر شش ماه یبار اینطوری میرن بیرون ولی کاش همین بود ، وقتایی که بیکاره امکان نداره نره بیرون روزی ۳-۴ ساعت براش خیلی کمه با غرغر میاد خونه میگه چرا بهم زنگ زدی زود بیام ، خسته شدم نمیدونم چکارش کنم خونه ام باشه مث مجسمه اس فقط یجا دراز میکشه یا میره تو گوشی یا فیلم میبینه