بیاید بگید به مادر شوهرم چی بگم

بنده خدا مادرت...

منم سیسمونی کامل مادرم داد دریغ از یه تشکر تازه شوهرم طلبکارهم بود.

ولی جاریم تمام سیسمونیشو با شوهرش دوتایی رفتن خریدن مادرسوهرم جرات جیک زدن نداشت چون جاریم قشنگ ابروشو میبره و دعوا راه میندازه...

اگه بی زبون باشی ظلمت میکنن این قانون طبیعته

دقیقا مادرشوهر منم وقتی میبینتم فقط بازجویی و سوالهای فضولانه

ببین نمیشه هی کوتاه بیای بعد اعتراض داشته باشی

دفعه‌ی بعد قسمت پرسید بگو من واقعا از شما انتظار ندارم هی بپرسی قیمت چند؟

 دیگه حالا هر چه قدر خریدیم مبارکمون باشه

 نمی‌خواهیم که با کسی حساب کنیم.

بعدشم گفت خودت خریدی یا مامانت 

بگو به نظر این بچه ‌ی من و شوهرمه!

 خیلی خوشم اومد دختر شما و شوهرش بیشتر وسایل بچه رو خودشون خریدن

 درستشم همینه

  حالا مامانم محبت داره اصرار داره یه چیزایی بخره ولی به نظر من زیادیش خوب نیس.

من نه جهیزیه اوردم نه سیسمونی ،مامان اینا هم توانشو داشتن و کلی با من دعوا که باید بخریم ولی من نذاشتم از اول هم جوری برخورد کردم با همسرم و خانوادش که وظیفه ندونن روز خاستگاری گفتم من نه از جهیزیه خوشم میاد نه مهریه ،البته اونا هم سر مهریه خیلی اصرار کردن ولی گفتم نمیخوام البته الن شوهرم هر چی داره به اسم منه ،چون از روز اول فهمید که من پول برام مهم نیست ،مادر شوهرم که به شوهرم گفته بود امکان نداره مهریه نگیره حالا میبینی سر عقد چقدر مینویسه وقتی ننوشتم شاخش در اومد ولی واقعا از اول منو شوهرم همه چیزو با هم ساختیم و النم خیلی راضی هستیم

وای اره دقیقا😁😁

زنده بااااد

😆😆فدات عزیزم