ادامشو بگو عزیزم
لایک کردیم کامنت گذاشتن بعضیا
ولی نمیگی ادامشو
بعد من رفتم سفر و به همسرم گفتم تو ماشین که به یکی از خواهراش بگه بیان و مراقب باشن و بهش سر بزنن همسرم گفت نه به داداشم میگم بیاد و مراقبش باشه
شما قرار نیست همه رو راضی نگه داری کل تو جمعشون خوش رو باشین با متانت رفتار کنین کافیه
ما رفتیم و دو روز گذشت و همسرم به پدرشوعرم زنگ زد دو بار و گفت حالم خوبه و اینا تا اینکه روز چهارم پدرشوعرم صبح زود بهمون زنگ زد که زود خودتو برسونید دارم میمیرم
بنظرم متفرق شیم بهتره
تاپیکای قبلشو خوندم این کاربر دست اصغر فرهادی رو از پشت بسته همشون پایان باز دارن
همسرم عصبی شد و خدا می‌دونه با چه حالی منو راهی کرد ولی نداشتیم خونواده من بفهمن تو جاده هی سرعت می‌گرفت و من به آرامش دعوتش میکردم
تا اینکه ازش خواستم به برادرش زنگ بزنه باور کنید وقتی زنگ زدیم گفتن حالش خوبه و هیچیش نیست و همسرم عصبی پرسید که اصلا پیشش رفتید حالش خرابه و اونا گفتن نه نرفتیم و اونم نیومده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
