صدایی وییییز ویییز درآوردم گفتم الان مگس میاد
برگشتم دیدم معلممون پشت سرمه
(فامیل معلممون زنبوری بود
چندبار پیچوندم نرفتم مدرسه
بچه ها رو جم میکردم یه واکمن داشتم نوار رقص پر میکردم میبردیم تو کلاس رقصو عشقو حال.همیشه هم جام دفتر بود
هیچی فقط دلم تنگه دلم میخواد برگردم به همون دوران
با خودم حباب ساز بردم از این حباب سازهایی که یه دونه فوت میکنه ۱۰۰تا سوراخ ریز داره ازش بیرون میاد اخر کلاس نشستم و فوت کردم کل کلاس پر شد لعنتیا نمیترکیدن وقتیم میوفتادن جایی پنجر میشدن و مثل پلاستیک بودن
یادش بخیر از اون جنس دیگه پیدا نکردم اونم از تو لپ لپ پیدا کردیم 😄😁
من خودم یبار تو نمازخونه داشتم مهر هارو میزاشتم سرجاش همش ریخت رو سر دبیرا🤣😂😂
یبار مدرسه بهم جایزه داد دختره میخواست
ازم بگیره
افتاد دنبالم خودش خورد زمین سرش خون اومد من بردن دفتر زنگ زدن مامانش اومد بعد مدیر ومعاون ازم تعریف کردند بیخیال شد
یبارم کلاس اول بودم دندونم پیله کرد یه طرف صورتم باد کرده بود معلم املا گفت از بس حالم خراب بود ۵گرفتم بعدشم بردن دندونم کشیدن
کلاسارو میپیچوندیم میرفتیم نماز خونه مدرسه بعد با چادر نماز سفره عقد و پارچه میگرفتیم یکی عروس میشد یکی دوماد
مراسم عقد برگذار میکردیم😂😂
بدون وضو میرفتیم نماز جماعت موقع سجده کرانچی میخوردیم
این واسه دوران دانشجویی هست . یبار با دوستم تو آزمایشگاه نشسته بودیم و حرف می زدیم بچه ها کیف هاشونو گذاشته بودن رفته بودن بیرون . کلاس تشریح داشتیم . یهو صدای قورباغه شنیدیم فکر کردیم تو آزمایشگاه قورباغه هست همه جا رو گشتیم پیدا نکردیم دوباره صدا اومد دیدیم از کیف یکی از بچه هاست . وقتی اومد فهمیدیم صدای زنگ گوشیش بوده🤣
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
