دوستان یه سریا به ژل لب 700 تومنیم گیر دادن که گفتم عیدی مادرم بود بعد 10 سال زندگی متاهلی به خودم یه حالی بدم نه اهل ارایشگاه و تیپ زدنم نه هال خرج کردن برلی خودم، همسرمن همینطور.
یه سریا گفتن تو عقل نداری 3 تا اوردی دوستان اینو خودمم قبول دارم چون اون دوتا که 16 و 18 سالم بود بچه بودم با حرف های بقیه خام شدم ک میگفتن تا پیش مادرشوهری بیار اون نکه میداره و تو خرج کمک میکنه ولی همچین نشد و گذشت به سختی که سر بچه ی سوم که 21 سالم بود و میرفتم سرکار و ناخواسته حامله شدم و نشد سقط کنم چون برام خطر داشت و یه سریا گفتن بلد نیستی خرج کنی دوستان شما جای من باشین میگین ما ک نمیتونیم پس انداز کنیم چون اضاف نمیاد و نمیتونیم خیلی به بچها برسیم جز خوراکشون من بیشتر مواقع غذاهای سالم و ارگانیک میدم ولی مرن مدرسه خوراکی های بقیه رو میبینن البته جز شیر و کیک چیز دیگه ای اجازه نمیدم بخرن و شب دوست دارن برن بیرون بعضی وقتها پیتزا و ساندویج میخوذن تمام دلخوشی هاشون همینه فقط اگه من همینو ازشون بگیرم بچهام گناه دارن اونا نباید تاوان اشتباه من رو بدن واقعا ادم تا توشرایط کسی نباشه نمیتونه راحت قضاوت کنه و توهین کنه وبیشتر افسردگیم بخاطر بچهام هست که بزرگ بشن من چی بگم بهشون...
