ممنون
من و یه آقایی با هم دوست شدیم آشنامونه و فامیل دور هم هستیم تو مرحله آشنایی هستیم
ولی همش فکرش درگیر مسایل جن...ی
همو میبینیم مضطرب بودنشو میبینم میبینم چقدر از دیدنم ذوق و شوق داره تو چشاش همه اینها رو میبینم
ولی اینکه درگیر اون مسائله خیلی اذیتم میکنه
یکبار بهم گفت کی بیام خواستگاریت
بهش گفتم هر وقت شرایطتش رو داشتی
بهم گفت فعلا شرایطش رو ندارم
سن مون کمه و خب واقعا شرایطش رو الان نداره
امروز بهش گفتم
میخوام به یکی از اعضای خانواده ام راجبت بگم تا در جریان باشن و چیز پنهون کاریی باهاشون نداشته باشم و با هم راحت تر باشیم
بهمگفت نه نگو
چون خدایی ناکرده شاید بهم نرسیدیم
بعد که فهمید دلخور شدم
عذر خواهی کرد
الانم قهر کرده مثلا
حس میکنم
اصلا در اون عشقی تشکیل نشده
و فقط صرفا یه هیجان
چیکار کنم با این رابطه
اینا اصلا طبیعیه؟
بهش میگم تو از خودت مطمین نیستی و گرنه این حرفو نمیزدی
میگه نه اشتباه کردم و تو دچار سو تفاهم شدی منظورم چیزی دیگری بوده