تا الان با هیچ پسری تو رابطه نبودم
۲۴ سالمه
واقعا دلم میخواد عشقو تجربه کنم،یه همراه و همدم داشته باشم،یکی دوسم داشته باشه و منم دوسش داشته باشم
زندگیم خوبه ناشکری نمیکنم،ولی از تنهایی خسته شدم و یه وقتایی مثل امروز خیلی دلم میگیره
میدونم زندگی متاهلی سختیای خودشو داره ،میدونم الان آرامشم بیشتره و بی دغدقه ترم ولی این یکنواختی حوصلمو سر برده
ولی همیشه میگم خدایا هر جور خودت صلاح میدونی ،من فقط یه همراه خوب ازت میخوام
عشق اینطوری نیست که تا اراده کنی عاشق کسی بشی خودش میاد واسه یکی تو ۱۷ سالگی یکی ۳۰ سالگی یکی هیچوقت
من همسن تو ام
من از زندگی متاهلی پشیمونم
خونه ی بابام خیلی بی دردسر بود زندگی
واقعا چه قدر اون موقع بی دغدغه بودم که دنبال عشق و عاشقی بودم .
الان نه عشق و عاشقی نه رابطه ی جنسی نه تفریح هیچی دیگه برام مهم نیست فقط باید جون بکنیم پول در بیاریم
اره عاشقشم
جونمم براش میدم
ولی میگم کاش نمیرفتیم زیر یه سقف مستاجری و با درامدای پایینمون.
کاش اون خونه باباش میموند
منم خونه بابام میموندم
و با هم دوست میموندیم
کلا با یه پسری دوس شو تا شصت سالگی هم رفیق بمونید ولی خونه ی بابا و راحتیش رو ول نکنید .
سخته یهویی همه مسئولیتا رو دوشت میفته
عزیزم انشالله همه مشکلات حل میشه و به رفاهی که مد نظرته میرسی
ولی این چیزی که شما میگی تو جامعه ما نشدنیه،نمیشه تا پیری خونه بابات بمونی و با پسری فقط دوست باشی
ته تهش همه باید ازدواج کنیم و به مشکلات متاهلی تن بدیم
مهم اینه که همراه خوبی داشته باشی ،تو همه زندگیا مشکل وجود داره
عزیزم شما نماز جعفر طیار رو چقدر خوندین؟
