من
از بچه ای خسته ام ک یکسره گریه میکنه و میخاد بره بیرون
از بی پولی خسته ام ک دو ساله پیش ماشین مونو فروختیم برای اجاره خونه ای ک با مادرشوعرم اینا میشینیم اما اونا ی هزار تومن ندادن و ما مجبور به فروختش شدیم
از بی پولی خسته ام ک طلا هامو برای شوهرم پارسال فروختم گفت زود پس میدم بت و نداد پ
از مادرشوهری خسته ام ک همه اینا رو دید و طلا هاشو دست نزد و روز به روز داره به طلاهاش اضافه میشه و منی ک فقط حلقه ازدواجم دستمه.از همه چی خسته ام
ولی میدونم اخرش خدا میبینع مطمنم