بیاین از ضرر های مالی ک خوردین بگین

خیلی زور داشت خیلی 

چقدرم دوستش داشتم تو دوران عقد بودم از حماقتم حالم بد میشه اومدم موهامو رنگ بگذارم مثلا میخواستم رنگ بهش نخوره اینقدر سادگی کردم گذاشتم داخل دستمال جلوی ایینه فردا رفتم سراغش فهمیدم لای دستمال بوده و انداختم رفته

دستم شکست

همسرم فروختش

دیگه چیزی که رفته بهش فکر نکن بابا ، صدقه سرت بود رفت ، منم گردنبند کادوی زایمانم بود پدرشوهرم داده بود ، بعد که فهمید گم شده زایمان بعدی پول داد بهم هدیه ، گفت احتمالا سلیقه مارو دوست نداری ، گفتم نه والا این چه حرفیه ولی خب دیگه کاری بود که شد ، ببینم امسال چه میکنه بعد چند سال یادش رفته یا نه😅😅

سال ۹۴ که طلا گرمی ۱۰۳هزارتومن بود ۲۶۰گرم طلا خریدم هفته بعد دزد برد .....

سال۹۷ حسابمون راهک کردن و ۵۰میلیون ازش برداشتن که اون روز پول ۳۰۰گرم طلا بود .

پارسال ماشینمون را دزد برد 

پارسال شوهرم ی معامله کرد کسی که چک کشید خودکشی کرد و بعدهم خانوادش چیزی ندادن و دیگه قیدش را زدیم ....

کلا ضرر های ریز و درشت زیاد داشتیم ولی هربار بیشتر و بهترش برگشته ....چون معتقد بودیم مال دنیا وسیله امتحانه 

هیچکدومش پیدا نشد ولی خدا برامون جبرانش کرد ....کافیه زیاد دنیا و مالش را جدی نگیری 

قربون قلب مهربونت خواهر الهی خیرببینی دلت پاکه دعام کن خیلی مشکل دارم

فدات شم عزیزم حتما اگر قابل باشم چشم🥰