منم بارداری اولم اینجوری بود
بارداری دوم بهتر شد
انقد گفتم بهش
غرور چیه انتظاراتمو گفتم
یادمه برا ماما همرا غر میزد
بیمارستان دولتی برد
وقتی جاریام باردار شدن و بردنشون بیمارستان خصوصی
اینم دستش اومد .انگار از خانوادش میترسید
بخدا نمیدونی چندتا برادرزاده داره همه خرجشون با این بودم میمیره براشون عاطفی مالی همه چی حالا من بیشتر از این زورم گرفته چرا با منو بچم اینکارارو میکنه ولی بلده برا بقیه خوب باشه
چنددروز پیش برادرزادشو برد کلی خرید کرد برای یه مراسم دیگم خرید کرده بود بچه گفت از میوه های اون مراسم میخوام همرو داد برد
بخاطر خوزاکی نیست بخاطر بی توجهیش به توعه
اول منطقی باهاش صحبت کن
بگو تو این مرحله از زندگیم بیشتر از همیشه به تو و محبتت نیاز دارم
و صحبتای این مدلی
اگر نپذیرفت بعدش به کسی ک ازش حرف شنوی داره بگو باهاش حرف بزنه
نمیدونم چرا حامله میشین تازه یادتون میوفته شوهرتون مهر محبت نداره یا خسیسه!!!قبلش خبر نداشتین؟؟
نازی خودم برات میخرم
بی خیال بابا .حالا من شوهرم نازم می خره حالت تهوع می گیرم قلدر شدم به نظرم اون لوسه...همه اش جهش هورمونیه خوب می
شیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
