برای اینکه کار مهم سعدی را درک کنیم ، اول باید زمانه ی او را بشناسیم
یعنی دوران حمله ی مغولان به ایران ...
حمله ی مغولان به ایران در سه مرحله اتفاق افتاد .
چنگیز خان که پس از تسلط بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شده بود ، ابتدا با احترام و ادب از سلطان محمد خوارزمشاه خواست که راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین را برایش باز کند. ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجب خشم خان مغول گردید و در نهایت پس از قتل ۴۵۰ بازرگان مغولی در شهر اترار ، حمله ی چنگیز خان به ایران رسما آغاز شد
شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پاییز ۵۹۸ هجری) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند.
چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد.
دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد.
در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای ایران مانند طوس و نیشابور به کلی ویران و مردم آن قتلعام شدند
اما حمله ی سوم داستان دیگری داشت ...