دوهفته هستآماده شدم لباس خریدم.
قرار بود بریم با پارتنرم تولد دوستش. میشناسم رفت و آمد داشتیم.قصد رابطه ما جدی هست خانواده اش در جریانن.
یعتی اعتماد به آدماش دارمکه میخوام برم تولد
من خانواده اماجازه نمیدن دیگه ۷ به بعد برم بیرون
الان اینا تولد گرفتن ۷ تا۱۱
ب خواهرم دوهفته پیش گفتممیپچونی من برمگفت باشه حالا میگه من میترسماتفاقی بیفته نههمچین کاری نمیکنم
همه چیز خراب شد دلمخیلی گرفته
پارتنرم گفت تو نیای منمنمیرم🙂🚶♀️
حالا به خانواده امچی بگم ی شب بزارن برم🙂