باز چی میشه به خودتون میاید و انگیزه میگیرید؟
اون جرقه های انگیزتون چه چیزهایی هستن؟
الان تو همون حالم دقیقا و نمیدونم که چکار کنم
زمان که میگذره حال من خوب میشه انگار جای زخمم بهبود پیدا میکنه
میگم چن سال پیشم باز احساس کردی به ته خط رسیدی دیدی هیچی ثابت نموند غصه نخور
واقعا هیچی ثابت نمی مونه میگذره فقط ما هستیم که زندگی و به خودمون سخت میگیریم
میدونی چیکار میکنم مثلا میگم فلان دعا رو بخونم فلان چله سوره بخونم یا قانون جذب استقاده کنم شاید زندگیم بهتر شه مشکلم حل شه یعنی یه جورایی سعی میکنم یه امیدی برای خودم درست کنم بدون امید نمیشه زندگی کرد
گلم، بعضی وقتا این احساس‌ها طبیعی‌ان. وقتی آدم احساس میکنه ته خط رسیده، یه بار دیگه باید به خودش یادآوری کنه که هنوز راه زیادی مونده. ممکنه جرقه‌های انگیزشی از یادآوری هدف‌ها، روزهای خوب قبلی، یا حتی پیدا کردن یه دلیل جدید برای ادامه دادن به زندگی بیاد. خیلی وقتا چیزهای کوچیک مثل موفقیت‌های کوچک یا دیدن خوشحالی اطرافیان می‌تونن انگیزه بدن. گاهی هم فقط نیاز داریم استراحت کنیم و دوباره شروع کنیم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
