2777
2789
عنوان

دیگه دوستش ندارم💔🥲

60 بازدید | 2 پست

دخترا خواهشا بدون قضاوت جواب بدید من 14سالم بود ک ازدواج کردم اون زمان اصلا دلم نمیخواست ولی بخاطر جو خونمون مجبور شدم، پدر مادرم هروقت خواستگار میومد دعواشون میشد و از این تنش ها، منم ب یکی از خواستگارام علاقمند بودم اون زمان اونم گفته بود تا هروقت بخواد پاش وایمیستم، خلاصه یروز یکی اومد منم گفتم نه، باز دعواهای خونمون شروع شد تو ی آن حس کردم دیگه اضافم تو این خونه جواب مثبت دادم بهش، الان از اون روزا 8،9سالی میگذره، بعد ازدواجم کسیو ک دوست داشتم فراموش کردم و بشدت ب همسرم علاقمند شدم تا همین دوسال پیش جونم براش در میومد خیلی زندگیمون عالی بود یجوری ک همه تعریف میکردن ازمون، بعد بدنیا اومدن بچم همسرم همه توجهشو داد ب بچه، من التماسش میکردم ک بازم مثه قبل باشه بهم محبت کنه، اما اون انگار نه انگار، اوایل جاشو جدا کرد، من موندم و بچه ای بیقرار، ضعف بدزایمان، بخیه، درد با شوهری ک یشبه عوض شد، خلاصه دیگه منم سرگرم بچه شدم یجورایی ازش بدم میومد ک منو تو شرایط سخت چزوند، حالا الان با ابراز ناراحتی همسرم بخودم اومدم، میگه دیگه بهم توجه نمیکنی حالا ک فک میکنم دیگه دوستش ندارم🥲💔نمیدونم چی شد ولی حالا بود و نبودش برام مهم نیس همش دلم میخواد ازش دور باشم، بچه نمیزاره بهم نزدیک باشیم ولی منم دلم نمیخواد دیگه، حالا تو رابطه فقط خدا خدا میکنم ک تموم شه بهم دست میزنه عصبی میشم میاد کنارم میرم اونور تر، چن باری خواستم تلاش کنم دوستش داشته باشم چن روزی موفق بودم ولی بعد باخودم گفتم داری کیو گول میزنی؟ 

نمیدونم بهش نگا میکنم میگم این چ شوهری بوده پسند کردم از قیافش تیپش همچیش بدم میاد، چیکار کنم؟ ی بچه دارم دیگه دیره واسه جدایی، ولی دلم لک زده واسه عشق واسه اون حسی ک اون  وقتا داشتیم، بنظرتون سلیقه من عوض شده یا سرد بودن شوهرم از چشمم انداختش؟ 


ببخشید زیاد شد اگه میتونید کمکم کنید دخترا🥲

احیانا افسرده نیستی البته آدما بعد از سن 20، 21 سال خیلی از روحیات شون عوض میشه اینم چون میگی سلیقه ...

اره خیلی سلیقم عوض شده حتی مدل مویی ک 8سال همیشه داشتمو عوض کردم میگم این چیه چقد بد بوده، نمیدونم شایدم افسرده باشم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سلام اسی جون‌ 

چیزی که من از پیامت می فهمم اینه که در اصل به خاطر بی توجهی های شوهرت، اینکه روزای سخت تنهات گذاشته و اینکه بهت محبت نکرده ینی یه جور رها شدن عاطفی و بی توجهی، عشق و علاقت کمرنگ شده، 

و بی احساس شدنت زیاد به خاطر تغییر سلیقه نیس، بیشتر برا زخمای عاطفی و احساسات جواب داده نشده اس و برا اینکه بهت حس بی ارزشی و تنهایی داده . خیلی از دخترا بعد از ازدواج اینو تجربه میکنن و این یه مرحله از پختگیه.  شوهرت میگه بهم توجه نمیکنی ینی یه کم متوجه سرد شدنت شده و دوس داره توجه تو رو مثل قبل داشته باشه. به نظرم خیلی آروم و بی حاشیه باهاش درباره نیازت به محبت و خلا ای که توشی حرف بزن نه با سرزنش . و اگه شرایط بهتر نمیشه حتی شده چن جلسه، برین پیش مشاور خانواده. 

هنوز امیدای زیادی به بهتر شدن هس حتی با قدمای خیلی کوچیک. بعد از این قدمای کوچیک و بازسازی ، متوجه میشی چقد احساست پخته تره. یه خانمه خیلی احساسات پخته ای داره اسمشو یادم نیومد بهت بگم بری تو یوتیوب حرفاشو گوش بدی . یادمه اسمش حرف ش رو داره و صورت گردی داره یادم نمیاد اسمشو تو لپ تاپم دارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز