"این گفته های خواهر دوستمه "
متولد 8۷هستم
سال 1400/۷/۲۴ عقد کردم
سال 1۴01/۶/۳جدا شدم
دوسش نداشتم
یکی رو دوست داشتم که لات محل بوده
بچه بودم الانم بچم نمیدونم چیکار کنم
قبل ازدواج اولم با این اقائه باهم بودیم تلفنی و چون همسایه بودیم هرروز میدیدمش
سال 1402/۱۱/۱۱ با این اقا که دوسش داشتم با کلی مخالفت عقد کردیم
خانوادم میدونستن لاته، گل میکشه، حشیش میکشه...
هرچقدر مخالفت میکردن قبول نمیکردم
سال 1403/۹/۹عروسی کردم
دیگه بدبخیتیام شروع شد
با مادرشوهرم تو یه ساختمان زندگی میکنم
کل خونم در حد 40متر هم نیست
پذیرایی فرش 6متری انداختم
شوهرم هم منو معتاد کرد گل میده بهم
بابام اقساطی جهیزیه گرفته برام ماهی از 15میلیون الی 26میلیون اقساط میده
بابام حتی خودش خونه هم نداره
ولی من پاهامو کردم تو یه کفش من جهیزیه خوبی میخوام
بیچاره، نزدیک 300میلیون چک کشید بیرون
دیشب هم یه دارو از جیب شوهرم پیدا کردم
خواهش میکنم کمکم کنید
طلاق بگیرم؟!
خانوادم مخالف بودن گفتن اگه فردا پس فردا مشکلی پیش اومد ما پشتت نیستیم و اصلا قرار نیست حرف طلاق به دهنت بیاری
بابام متولد آخرای 63هستش هنوز جوونه
سنی نداره
و یدونه خواهر دارم اونم 13سالشه
به نظرتون طلاق بگیرم بابام، مامانم، من
3تایی کار کنیم اول اقساط جهیزیه رو بدیم بعد خونه بگیریم....
خیلی کم آوردم
جای خواهر کوچیکتون