هیچوقت فک نمیکردم اینجوری تو زندگی ببازم
۹ ماه باهم بودیم قرار بود بعد کنکور بیاد خواستگاری
ولی چیشد ؟ جداشدیم
کی ؟دوهفته مونده به کنکور
دیگ چیشد ؟آیندم خراب کردم به جای اینک رو درسم تمرکز کنم
دیگ چیشد ؟دیگ هیچوقت یه ادم عادی نمیشم یه ادم بی احساس فقط ازم موند
چجوری تونستم این بدی رو با خودم کنم چجوری دلم برای خودم نسوخت باورم نمیشه این بدی رو به خودم کردم
من همه چیمو باختم
آروزی مرگ دارم
کنکور تیر هست هنوز عزیزم اردیبهشت نشد نشد
و اینکه زود ب خودت بیاااا زودتر جم و جور کن خودتو اون بی عرضه هم بنداز دل اشغالی
سر چی کات کردین؟
مام زیاد کات میکنیم ولی دوباره باز برمیگردیم
تو کات کردی یا اون کاش بهش میگفتی بزار بعد کنکور که حداقل درد اون نباشه چه آدم نفهمی بوده
میدونم خیلی حالت بده ولی تو رو خدا کم نیار بعدش بشین براش گریه کن
حرفمو الان درک نمیکنی ولی کاش بهم اعتماد کنی و بهم گوش بدی...
5 ماه بعد به خودت فهش میدی ک چرا الان نخوندی و وقتت و تلف کردی برای کسی ک ارزش نداشت...
بعد تیر کلی وقت واسه غصه داری
ولی واسه تامین ایندت نه
سال کنکور قشنگترین سال‌های زندگیتو شروع کردی با عشق و عاشقی و‌شوهر کردن
واقعا تو زندگی هدفی غیر اینکه ازدواج کنید ندارید
رشته ات چیه؟
دوازهمی؟
وضع درسیت چه طوره؟
لون خواست جدا شیم بعدش من کلی گریه کردم و حالم بد شد بعد پشیمون شد ولی بعدش من کات کردم
نابودم کرد بهم میگفت فقط مرگ مانع رسیدنمونه شک نکن
حتی این جملش رو پین کرده بودیم بالای چتمون خیلی درد داره ادم از کسی ضربه بخوره ک فقط دوسش داشت
