بشدت بی محبتن و کاری ب کار پسرشون ندارن
اروغ میزنن راحت
مادر شوهر من بدتره
اینجور آدما میگن زن باید آخر غذا بخوره
کمتر غذا بخوره
منم اولش وارد خانواده شوهرم شدم خیلی برام عجیب بدد اینکارشون
اول به مردا بخصوص پدرشوهرم میده غذا، بعد بقیه
تازه برای اونا بیشتر میکشه
چند روز پیشم ما رفتیم خونشون مهمونی، پسر من سه سالشه رفت سر سفره نشست منم مجبور شدم برم بشینم پیشش، بعد اینکه مادرشوهرم اومد سر سفره به زور خودشو پیش پسرم جا کرد، هی بلند بلند میگفت چرا اینجا نشستی
در واقع منظورش من بودم
مثلا میگفت چرا سر سفره نشستی
فرهنگ ندارن
گوشت کوبیده ی آبگوشت رو با برنج میخورن
تاپیکشو زدم پربازدید شد اصن انقد عجیب بود براهمه😅
کجاااای کاری میگم تو همونا به ما غذا نمیده فقط ویترین اندازه ۳ تا کابینت قدیما که ۳ تا در داشتن پر کرده عید به عید پاک میکنه میذاره شوهرم خونه مجردی داشت یه دس بشقاب و پیش دستی داده بود بعد عقد گفت اونارو بیار نیاری خودم میام میبرم شکیب یادته یه چیزی تو همون مایه هاست بفروشه محاله
خانواده همسرم واسه چشم روشنی یامبارکی خونه هرکسی میرن ازوسایلای استفاده شده خودشون که کارتن هم نداره کادومیکنن میبرن مادرشوهرم یه دست لیوان واسه یکی بردازمکه اومده بود که دوجوربود گفتم زشته میگفت آره اینا الان میدونی چقدرگرونه
