من هرزگاهی تو اسنپ کار میکنم
یه شب ساعت ۱۲:۳۰ یه مسافر سوار کردم خانوم بود
رسیدیم به مقصد کوچه شون خیلی تاریک و خلوت بود
پیاده شد
موقع پیاده شدن بهش گفتم من اینجا میمونم
هر وقت در رو باز کردی رفتی تو خونه حرکت میکنم
چقدر خوشحال شد
چقدر خوبه آدم بتونه به بقیه احساس آرامش بده